الوعده وفا!!!

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلااام قشنگم...ميدونم كه خيلي وقته نيومدم اينجا،ميشه به روم نياري؟....خوبين؟خوشين؟ديدي بعضي روزا هم دلت ميخاد بري بيرون بگردي و هم ايقد بي حال و كسلي كه نميتوني بلند شي بري آماده شي...ياوقتايي كه از گشنگي داري ميميري دور از جونت،ولي حالت تهوع داري و بو غذا ميشنوي حالت بد ميشه...امروزه من دقيقا هميطو بود...ديشب دوتا از دندونامو كشيدم،هم دندون عقل بود هم اضافي بود تو دهنم،خوبه كه دوتاش سمت چپه،يكي بالا يكي پايين،اون پاييني ريشه اش خيلي بدجور بود جراحي كردن برام،حالا من از ديشب تا حالا هم حوصلم سر رفته هم گشنمه هم دلم ميخاد فقط زير پتو بمونم و بجا غذا خون بخورم الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 90 تاريخ : يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 19:13

.

.

.

بعده عمري سلام....

چقد دلم گرفته اين روزا،هرچي خودمو سرگرم ميكنم باز اين موقعا مياد سراغم...

.

.

.

ما خوبيم ولي تو باور نكن!

+ نوشته شده در چهارشنبه نهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 21:27 توسط koolak  | 

الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 12:08

درود!قفلي اين روزام :.بي احساس _ شادمهر.بي احسااااس....ديدي گفتم ته اين رابطه بن بسته...گفتم قلب سنگيت از هيچي نميترسههههه....بي احساس....لعنت به اون شب كه تو گفتي من ديگه برنميگردم....لعنت به اون شب كه تا صبح گريه ميكردم....گفتي كه از پيشت برم فراموشم ميكني حتمن....اگه عاشقت نبودم تا الان صبر نميكردم......خلاصه كه بي احساااااااااااس.....بزنم به تخته امروز بدجور سحرخيز شدم،درصورتي كه ديشب تا ساعت ١ونيم دور دلوان بودم تا بخوابه،خودمم نميدونم كي خوابم برد...چن روزيه تو فكر افتادم جاي خواب دلوان رو جدا كنم...ولي بعضي شبا كه بيدار ميشم ميبينم از رو بالشت خودش اومده رو بالشت من و يا يه پاش تو لحاف منه يه پاش تو لحاف خودش پشيمون ميشم...انگار ميخاد مطمعن باشه من پيشش هستم يا نه...ولي نميشه،بايد جدي باشم تو اين كار و جداش كنم،برا خودم سختتر ميشه در آينده،بايد قبول كنه در آينده قراره همبازيش بياد و دوست و رفيقش ميخاد بشه...كسي نيس بگه اول مُخ باباشو بزن بعد خيال پردازي كن :)))))خلاصه دخترم بزرگ شده،برا خودش خانومي شده،درسته صاف نميتونه حرف بزنه ولي خداييش همه چي رو قشنگ ميفهمه،حتي چيزايي كه خودش قايم ميكنه وقتي بهش ميگم كجا گذاشتي منو ميبره همونجايي كه گذاشته كه بهم نشون بده...فعلا برم...روز خوش! + نوشته شده در پنجشنبه دهم آذر ۱۴۰۱ ساعت 10:1 توسط koolak  |  الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 84 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 12:08

درود!الهي حال دلمونو بهتر كن....هوا بس ناجوانمردانه سرد هستاااااا...ظهر با دلوان تو هال خوابيده بوديم يخيديم زير دوتا پتو هم بوديم...الان هم كه باز تو هاليم هميطو يخيم...يكي بايد بره رو پشت بوم هواكش بخاري رو نگاه كنه تا بتونيم روشنش كنيم،كه همون يكي هنوز نيسسسسس.....خلاصه امشب كوچ مي كنيم به اتاق خواب كه اونجا گرمتره واسه خواب،پدر خونمون هم بندره و نيس...دم غروبي خيلي دلم ميخاس امشب برم بيرون خونه مامانم اينا يا خونه خواهرشوهر اينا...اصلا يجوري سرررررد بود كه ترجيح دادم زير دوتا پتوم باشم تا برم بيرون و خدايي نكرده دلوانكم سرما بخوره...همين روزاس كه ني ني پسر داييم كه خواهر زاده جناب يار ميشه بدنيا بياد،ني ني شون پسره،بچه اولشون دختره الان دوميشون پسره،ان شاءالله بسلامتي بدنيا بياد...ميدوني كه من ميشم زن دايي مامان و باباي ني نيه؟! الوعده وفا!!!...
ما را در سایت الوعده وفا!!! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : koolaknevesht بازدید : 154 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 12:08